اذان ظهر به افق تهران یکشنبه ششم شهریور ۱۴۰۱
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۶۴۴۵۵
اوقات شرعی به زمانهای مشخص و دقیقی از شبانه روز گفته میشود که بر اساس مختصات جغرافیایی (طول و عرض) نقطه ای درون شهر و تاریخ روز مورد نظر در فرمول نجومی مربوطه وارد شده و نتیجه برحسب ساعت و دقیقه اعلام می شود. زمان صبح شرعی از آغاز سپیدهدم است تا طلوع خورشید. اذان در آغاز صبح خوانده میشود و خواندن نماز صبح تا طلوع خورشید مجاز است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طلوع خورشید لحظه دیدن خورشید در هر سرزمین است. ظهر هنگامی که خورشید در وسط آسمان قرار گیرد. در این هنگام اذان ظهر گفته می شود و روز شرعی به نیمه می رسد. غروب خورشید هنگامی که خورشید از دیده در مغرب پنهان میشود. پس از غروب خورشید زمان مغرب است و اذان مغرب خوانده میشود. نیمه شب زمان میانه از اذان غروب خورشید تا اذان صبح است. نماز مغرب و عشا باید قبل از نیمه شب خوانده شود.
اوقات شرعی تهران - زمان اذان صبح ظهر مغرب به افق تهرانتاریخ شمسی امروز | ۱۴۰۱/۰۶/۰۶ |
اذان صبح: ۵:۰۵ | طلوع آفتاب: ۰۶:۳۳ |
اذان ظهر: ۱۳:۰۶ | غروب آفتاب: ۱۹:۳۸ |
اذان مغرب: ۱۹:۵۶ | نیمه شب شرعی: ۰۰:۲۱ |
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: اوقات شرعی اوقات شرعی تهران اذان صبح
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۶۴۴۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تفال به حافظ یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ به جان او که گرم دسترس به جان بودی...
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
به جان او که گرم دسترس به جان بودی
کمینه پیشکش بندگانش آن بودی
بگفتمی که بها چیست خاک پایش را
اگر حیات گران مایه جاودان بودی
به بندگی قدش سرو معترف گشتی
گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودی
به خواب نیز نمیبینمش چه جای وصال
چو این نبود و ندیدیم باری آن بودی
اگر دلم نشدی پایبند طره او
کی اش قرار در این تیره خاکدان بودی
به رخ چو مهر فلک بینظیر آفاق است
به دل دریغ که یک ذره مهربان بودی
درآمدی ز درم کاشکی چو لمعه نور
که بر دو دیده ما حکم او روان بودی
ز پرده ناله حافظ برون کی افتادی
اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی
شرح لغت: کمینه:صفت پیشکش/ لمعه ی نور:درخشش نور.
تفسیر عرفانی:۱- حضرت حافظ در بیتهای هفتم و هشتم میفرماید:
او را در خواب حتی نمیبینم، چه رسد به دیدار او. پس اینک که وصال میسر نمیباشد، کاش او را در خواب میدیدم.
* اگر حافظ با پرندگانی که هر صبح نغمه سر میدهند، هم آواز شود، ناله اش فاش نمیشود تا محبوب آگاه شود.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
۲- در اندیشه کار یا چیزی یا کسی هستید که فعلاً بسیار دور است؛ بنابراین بهتر است که صرف نظر کنید. وقت را بیهوده از دست ندهید، زیرا دل در گرو آرزوهای رنج آور نهاده اید.
تعبیر غزل:به کسی دل بستهای و این دلبستگی تا به آن حد است که فکر میکنی او تنها بهانهی تو برای زندگی است، اما به وصال او امید نداری. با این حال با تمام وجود در این راه تلاش میکنی و از جان مایه میگذاری.